همه برند گردشگري دارند جز ايران
دهه |
1391/5/1
به گزارش پايگاه اطلاع رساني مركز كردشگري علمي – فرهنگي دانشجويان ايران(istta) به نقل شرق «برند؛ جمله، شعار، آرم، موسيقي يا قطعه فيلمي مناسب با توانمنديهاي گردشگري کشوري خاص است که هميشه در ذهن مصرفکننده يا همان گردشگر باقي ميماند.» اين تعريفي است که کارشناسان صنعت گردشگري از برند ارايه دادهاند. با نظر به اين تعريف، بايد گفت کشور ايران با همه ادعاهاي مسوولان صنعت گردشگري و جذابيتهاي پرشماري که دارد، فاقد برند گردشگري است.
اين در حالي است که بهتعبير متخصصان امر تبليغات، برند در صنعت گردشگري باعث تکرار خاطراتي در ذهن گردشگران ميشود و براي مدتي نام کشور يا منطقهاي خاص را در ذهن او زنده خواهد کرد. با اين همه اما ايران در زمينه برند يا لوگوي گردشگري حرف خاصي براي گفتن ندارد.
در همين رابطه اردشير اروجي، از مديران سازمان ميراثفرهنگي و گردشگري در زمان دولت اصلاحات و کارشناس مسايل توريسم به «شرق» ميگويد: «براي طراحي لوگو در وهله اول بايد برند گردشگري کشور مشخص باشد، برند يعني اعتمادسازي که در طول يک مدت طولاني بهوسيله يک سرويسدهي خوب، محصولي باکيفيت به مصرفکننده ارايه ميشود و آن محصول خودبهخود به برند تبديل ميشود، اين برند محصول اعتماد بين مشتري و توليدکننده محصول است، مثلا براي بسياري از توليدکنندههاي معروف دنيا که حالا اسمشان به يک برند تبديل شده، طراحي لوگو در مرحله دوم کار قرار دارد، يعني اول بايد اعتمادسازي ايجاد شود، سپس براي عينيتبخشي به آن، لوگو ساخته شود.
چراکه لوگو يک نشانه فيزيکي و عيني است، اما برند نشانه اعتمادسازي و جنبه ذهنيتسازي دارد، اول بايد آن ذهنيتسازي فعال شود، بعد به سمت نشانه فيزيکي يا لوگو رفت.»
اروجي در رابطه با سابقه تلاش براي طراحي برند و لوگو در صنعت گردشگري ايران نيز ميگويد: «از سويي ديگر اينکه نظر واحدي درباره قابليتهاي ايران در اين صنعت مطرح نيست، در هر دورهاي مسوولان نظري متفاوت با دورههاي ديگر ارايه دادهاند، مثلا بحثي که در سند توسعه گردشگري 20ساله پيگيري ميشد قرار بود براي ايران شعاري تحت عنوان «محلي براي گردشگري سالم و خانوادهها» تدارک ديده شود، در سال 84 و دوره مرعشي اما نظر بر اين بود که شعار «ايران کشوري با تاريخي کهن و فرهنگ و طبيعتي متنوع و زيبا» بهعنوان شعار جهاني صنعت گردشگري ايران انتخاب و تبليغ شد، در زمان دولت اول احمدينژاد، آن هم عوض شد و شعار «ايران کشوري براي گردشگران مذهبي، اکوتوريسم و سلامت» سرلوحه کار قرار گرفت ولي هيچکدام از اينها جا انداخته نشد و به همين دليل هم طراحي لوگو براي آنها نيز پيگيري نشد.»
آنگونه که اين کارشناس گردشگري به «شرق» ميگويد در دورهاي در دولت احمدينژاد حتي قرار بود يک شعار بگذارند تحت عنوان «ايران خورشيد تابان» بعد متوجه شدند اين با شعار کشور ژاپن نزديکي بسياري دارد و منتفي شد، پس از آن شعار را عوض کردند به اسم «سرزمين طلوع فجر» که براي اين يکي حتي لوگويي هم طراحي شد اما هيچوقت کسي آن را جدي نگرفت. همينطور غلامحيدر ابراهيمبايسلامي ، مدير عامل انجمن علمي گردشگري ايران نيز به «شرق» ميگويد: لوگو و برندها معمولا نشانهاي از فعاليتهاي اصلي و جدي است، يعني اگر کشوري يک فعاليت را جدي بگيرد برندها و لوگوهايي را براي آن طراحي ميکند تا آن مفهومي که انتظار دارد را بهراحتي به مخاطبان خود القا کند، در کشور ما اما به دليل اعوجاجهايي که در شناخت و معرفي هويت خودمان داريم، هيچگاه سياستگذاران و مسوولان ما نتوانستند در اينباره به يک جمعبندي برسند به همين دليل هم برند و لوگو در اين صنعت در ايران جايگاه خاصي ندارد.
از سويي در مقالهاي که به قلم فرزاد مقدم و احمد روستا در زمينه برند در صنعت گردشگري نوشته شده در اينباره آمده است: «بازاريابان گردشگري، هر کشور را بهمانند يک برند ميبينند. در دنياي گردشگري، برند يا نام تجاري مجموعهاي است از خصوصيات محصول گردشگري و ارزشهاي افزودهاي که به آن اضافه ميشود. اين ارزشهاي افزوده، شناخت و ذهنيتي منطقي يا احساسي است که آن نام نزد مخاطب دارد. از سويي اين تصوير شکلگرفته در ذهن مخاطب و جايگاهي که در مقايسه با ديگر رقبا در ذهن او دارد، از ويژگيهاي محصول مهمتر است. ايجاد برند در گردشگري نوعي ايجاد اطمينان است که هم قبل و هم بعد از سفر حاصل ميشود. مصرفکنندگان گردشگري با شنيدن نام هر کشوري، در ذهنشان با تصويري روبهرو ميشوند. اين تصوير مجموعهاي از ديدهها، شنيدهها و تجربيات قبلي آنهاست. درواقع کار برندسازي کمک به شکلگيري اين تصوير ذهني مطابق با خواست کشورهاي مقصد است. ارزش برند يک کشور، ارزشي احساسي است که با شنيدن نام آن کشور در مخاطب ايجاد ميشود. بر اساس همين ارزش است که مردمان سرزمينهاي ديگر تصميم به گردش يا سرمايهگذاري در کشور هدف را ميگيرند.
يک برند قوي به مخاطب اطمينان ميدهد که وعده کيفيت را در خود دارد و گردشگر حاضر است بهخاطر آن پول بيشتري پرداخت کند. بنابراين براي معماري برند بايد نقاط قوت و تمايز مکان موردنظر را يافت و روي آن تمرکز کرد.»ايجاد برند در صنعت گردشگري براي همه کشورهاي دنيا تا اندازهاي اهميت دارد که براي ساخت آن،گاه ميليونهادلار هزينه صرف ميکنند، بهعنوان مثال برخي کشورها مثل ترکيه، استراليا، هندوستان، مالزي، تايلند، چين و بنگلادش هرکدام تاکنون ميليونها دلار براي ساخت يک برند يا چند برند ملي سرمايهگذاري کردهاند.
بهعنوان مثال تايلند توانسته برند «سرزمين لبخندها» را بهعنوان نمادي براي کشورش در ذهن گردشگرانش نامي آشنا معرفي کند و يکي از چندين شعار استراليا را ميتوان «سرزمين کانگوروها» دانست که هرکدام از اين برندها امروزه در ذهن اکثر گردشگران فعال و غيرفعال شناختهشده هستند. کشور همسايه ايران (ترکيه) که داراي قويترين و موفقترين سيستم جذب گردشگر در منطقه است، 40ميليونيورو در اين زمينه يعني ساخت برند يا برندهاي ملي سرمايهگذاري کرده است.
منبع : دانشجويان ايران
آخرین خبرها گردشگری
بیشترپربازدیدترین اخبار گردشگری
بیشترچرا تاریخ باید تاوان بلندپروازیها را پس دهد؟
1398/5/9
74089
رشد درآمد گردشگری ترکیه
1398/5/9
73391
تلاش شهر جهانی برای رفع مشکل نیروی ماهر صنعت گردشگری
1398/5/9
72244
بازداشت و جریمه برای زائران سیگاری در عربستان
1398/5/8
71536
همکاریهای بین موزهای ایران و بلژیک کلید خورد
1398/5/8
39669

